سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با دانشمندان همنشین باش تا دانشت، افزون و ادبت، نیکو و جانت، پاک گردد . [امام علی علیه السلام]
سرباز نبرد نرم
 
 RSS |صفحه اصلی|ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» به یاد والفجر10

باب شهادت که بسته شد, خمینی هم رفت و اکنون غم, سراسر وجودم را فرا گرفته. روزگار قحط آواز شهیدان است. کبوتران سبکبال از شهر ما که رفتند سال هجری ما آغاز شد و امروز، با دلی شکسته و کوله باری نبسته, در حسرت آن روزهای آبی, ترانه هجران می سرایم. راستی یادش به خیر, چه روزهایی بود. آنجا از شب خبری نبود. روشنی شب از روز بیشتر بود. بچه ها گمشده هاشان را در دل شب می یافتند. صدای انفجار, شمارش معکوس انتظار بود.

هنوز تصویر شهیدان بر کرانه افق خاطرات خودنمایی می کند. عجب هوری بود! چه نوری داشت! شلمچه پُر شهادت شده بود, قاصدکی خبر داد که اروند در رود اشک بسیجی ها غرق شد و مجنون دیوانه ی تار موی یک بسیجی؛ آن گونه که خاک پای او را به سرمه سار چشمان لیلی ترجیح داده بود...

صدای مکه در فکه شنیده می شد. و تا کربلا تنها یک «یا حسین»  فاصله بود و اکنون ماییم و این روزگار بی آواز.

ما می گوییم: شهیدان کجایید؟ امان از جدایی! و آنها می گویند بعد از ما شما چه کردید؟

ما به بزم عشق نامحرم شدیم        زخم دیدیم و پی مرهم شدیم

معصیت در بین برخی باب شد     مرد ایمان و عمل کمیاب شد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید نصراللهی نسب ( پنج شنبه 84/12/18 :: ساعت 12:15 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

نکته یِ مهمی در باب شیعه گی!
پینگیلیسم سیاسی!
راز سانسور مارادونا
نیازمند گروه خون عشق مثبت
پرسشی نو در موضوع بحران کرونا
همیشه وقت رفتنهای هر روزه
کریم الصفح
پاییز پر خزان
زندگی به سبک گل
پرسشی نو در موضوع بحران کرونا
و ما امّا کران تا کران کر
#دیوانه گی_شبانه، این قسمت چرا به این درخت می گویند بید مجنون!؟
وای از این کتاب
تو به تاریکی عادت نکن
کمتر شنیده شده در باب تقوا
[همه عناوین(142)]